این مواردی که میخواهم ذکر کنم اشتباهاتی است که الان بعد از مدتها و دیدن نتیجه مخربشان متوجه آنها شده ام. خواستم اینجا بنویسم شاید به درد چند نفر بخورد و حداقل حواسشان به این تله ها در شروع مسیر برنامه نویسی باشد.
گشتن دنبال زبان برنامه نویسی ایده آل
هر چقدر هم که پرس وجو کنی تا شروع به کار با یکی از زبان ها نکرده باشی هیچ درکی از علاقه داشتن یا نداشتن به آن نداری. اکثرا شاید از روی بازار کار یا معروفیت در اینترنت یکی را انتخاب کنیم. اما گاهی اوقات این ها می توانند فریب دهنده باشند.
مثلا وقتی به انگلیسی سرچ کنی خواهی دید که خیلی ها مخصوصا اینفلوئنسرهای یوتیوبی دارند php را می کوبند.
اما می بینی بسیاری از کارها روی وب دارد با php انجام می شود و خواهان زیادی دارد.
بنابراین تنها راه امتحان کردن زبان دلخوهتان است. اگر بعد از مدتی دیدید آن چیزی که دنبالش بوده اید نبوده اتفاق خاصی نیفتاده راحت می شود تغییرش داد.
فاصله بین تصمیم و اقدام
معمولا وقتی تصمیم به انجام کاری می گیریم اول خوب در مورد آن تحقیق می کنیم تا از هر چه اطلاعات است در مورد آن با خبر شویم. اما در آموزش برنامه نویسی این کار تنها برای من یک پیامد داشت. شروع نکردن و اسیر شدن در این دام که بگذار خوب در موردش تحقیق کنم بعد با قدرت شروع می کنم. اما نه قدرتی پیدا کردم و نه اقدامی کردم.
باید همان لحظه ای که تصمیم گرفتم یک کاری برای این تصمیم انجام می دادم.
اتکا فقط به فیلم های آموزشی
وقتی یک ویدئو آموزشی برنامه نویسی را نگاه می کنی معمولا مدرس یک سناریو از پیش تعیین شده دارد و طبق همان کار را انجام می دهد.
وقتی می خواستم طبق ویدئو پیش بروم مشکلی نداشتم و تا مدتی فکر می کردم که خوب خیلی چیزها بدم و مشکلی نیست. اما به محض اینکه شروع کردم کدنویسی البته بدون نگاه کردن از روی آموزش ها، متوجه شدم داستان به این راحتی ها که فکر می کردم نبوده و با هزار و یک مشکل مواجهه می شدم.
تقلید از روی فیلم های برنامه نویسی برای یادگیری اولیه خوب است اما حتما باید همراه با تمرین با سعی بر تفلب نکردن از روی فیلم آموزش باشد.
هر روز کد نزدن
همانطور که در مورد قبل گفتم فقط نگاه کردن ویدئو از کسی برنامه نویس نمی سازد. تا دست به کد نشوی آموزش دیدن فایده ای ندارد. الان به این نتیجه رسیدم که بهترین را یادگیری اول درک مفاهیم اولیه و پایه و اساس و بعد هم انجام کار عملی و رفع اشکال با سرچ کردن است.
همان روشی که جاش کافمن در کتابش ذکر می کند. من دوسال پیش با این روش از طریق مقاله صدرا علی آبادی آشنا شدم اما متاسفانه به آن عمل نکردم.
تمرین کدنویسی باید هر روز صورت باشد. حتی اگر اول کار آن قدری بلد نباشیم که یک برنامه کامل بنویسیم.
انجام مینی پروژه ها بهترین کار هستند. مثل ساخت صفحه برای ارسال ایمیل و پیام، ایجاد یک صفحه وبلاگی کوچک یا حتی درست کردن یک دکمه وسط صفحه و بعدا اضافه کردن عمکردهای دیگر به آن.
حساسیت زیاد روی منبع یادگیری
وقتی تصمیم به شروع این مسیر گرفتم هر جه کلیدواژه مرتبط با یادگیری برنامه نویسی بود چه به فارسی چه انگلیسی جستجو می کردم مقالات سایت ها، ویدئوهای یوتیوب، همه را تا انتها دنبال می کردم تا بفهمم از روی چه چیزی باید یاد بگیرم.
یکی می گفت فلان کتاب و دیگری می گفت بهمان دوره. منبع آموزشی خوب خیلی ارزشمند است اما نه آن قدر که یک ماه برای پیدا کردنش وقت بگذاری و کاری از پیش نبری.به خاطر همین با هرجه دستت رسید شروع کن.
یادگیری همزمان
وقتی برنامه نویسی وب کار میکنی به دلیل ماهیت صفحات وب تنها بلد بودن یک زبان مثل php کافی نیست. حتی اگر
صرفا یک بک اند کار باشی. بالاخره برای ساخت یک برنامه نیاز خواهی داشت صفحاتی را طراحی کنی یا در صفحات آماده دستکاری کنی. به خاطر همین html css وکمی هم جاواسکریپت(خیلی کم) نیاز است.
من همان ابتدا می خواستم همه را با هم یاد بگیرم. یا اینکه یادیگری یکی را به بعد از یادگرفتن دیگری موکول می کردم.
بهترین کاری که در این موارد می شود انجام داد این است که یک مورد اصلی را هدف یادگیری قرار دهیم و بقیه را هر جا نیاز شد سراغشان برویم.
من هم وقتی فهمیدم چطور می شود چهار تا فرم با با html ،css درست کنم رفتم در آغوش php و هر جا در فرانت گیر می افتادم تنها با سرچ در گوگل کارم راه می افتاد.
به نظر من اگر کسی حواسش به همین چند مورد باشد ادامه راه خیلی برایش هموارتر خواهد بود